جواب معرکه
رخش به تنگ می آید کنایه از اینه که رخش خسته می شود آذرگشسب یعنی آتش تند و تیز و در لغتنامه در شاهنامه نام یک دوزخ که جزو سه عنصر آتش هست ولی در شاهنامه فردوسی نام یکی از پهلوانان است نقش کلمه (سر) یعنی از آن به بعد شروع کرد به راز و نیاز کردن با خدا و نماز خواندن و اینجا (سر ) کنایه هست قافیه اش میشه کشیده ام چشیده ام ردیف میشه مپرس و مپرس هرمز به پسرانش گفت:« گوش کنید؛ هنوز هم دیر نشده، آیا مایلید تسلیم مغول ها به شویم؟
۷_یعنی ما باید هر کاری رو به موقع انجام بدیم چون با گذر زمان اون فرصت ها زمان ها و وقت هایی که فرصتشو داشتیم و میتونستیم ممکنه دیگه هر گز اتفاق نیافتد
معرکه✓